فقط برای امروز

فقط برای امروز زندگی می کنم فقط برای امروز در پرهیز می باشم

فقط برای امروز

فقط برای امروز زندگی می کنم فقط برای امروز در پرهیز می باشم

8

خداروشکر که یک هفته تمام شده و امروز به روز هشتم رسیدم

5

امروز خیلی با حوصله و خوب بیدار شدم خداروشکر

4

امروز خیلی بی حوصله پا شدم خخخخخخخخخخخیلی بی حال بودم خیلی

3

دیشب نشد دیگه بنویسم رفته بودم جلسه قدم و تا برگردم کلی طول کشید حوالی ساعت 8.40 شب رسیدم بعد نشستم و فیلم عشق و جزا رو دیدم و بعدش هم رقص تاتیانا .. کلی سوپ خوردم کلی گلابی جنگلی کلی خیار کلی ماست کلی ذرت مکزیکی خونگی

حالا هم برای صبحانه فقط جمانه خوردم با یک دونه پرتقال

امروز احساسم نسبت به دیروز کمی بهتره صبح یک مانتوی خوبم رو پوشیدم و با خودم دیروز همش م یگفتم اگر قراره من فقط برا یامروز زندگی کنم قراردادن یک مانتو فقط برا ی مهمکونی چه مفهومی داره اگر این مانتو شرایط اداری داره خوب بهتره که بپوشم و استفاده کنم اصلا معن ینداره که استفاده نمی کنم و از این حرفا.حالا من با یک مقنعه و شلوار اتوشده و یک مانتوی شیک و یک کفش تر و تمیز و یک ساک تمیز و کیف مرتب اومدم اداره.امروز قرذتره جلسه ای در اداره داشته باشیم و من هم با خودم یک قرار مداری از دیروز گذاشتم که از امروز کمی زبان بخونم این به من احساس خوبی میده احساس مفید بودن چون در حال یادگیری هستم .

اوه یادم رفت براتون بگم که یک سردر د خیلی خفن یهم دارم تازشم با اینکه صبح زود از خواب بیدار شدم امانتونستم پیاده بیام اداره دوست داشتم در این صبح بهاری کمی پیاده روی کرده باشم حالا که نشد.

آخ جون جلسه هم کنسل شد و من تونستم بیام پشت میزم و هلاکوئی گوش بدم.

گزارش ماهانه رو انجام دادم و 2 تا کار امروز هم رو انجام دادم.

یک سری کار بانکی دارمکه دارم چند روزه الکی عقب می اندازم بااینکه بانک همین طبقه پائین اینجاست.